ابن نوح سیرافی
اِبْن نوحِ سیرافی، ابوالعباس احمد بن علی بن محمد بن احمد ابن عباس بن نوح، محدث، رجالشناس و فقیه امامی در سدههای 4 و 5 ق / 10 و 11 م. علت انتساب وی به سیراف (از شهرهای فارس) همچون دیگر جزئیات زندگی وی روشن نیست، ولی در منابع تصریح شده که در بصره اقامت داشته است (نجاشی، 86؛ طوسی، الفهرست، 37). به هر حال با بررسی اسانید روایات او میتوان به اطلاعاتی کلی در خصوص زندگی او دست یافت. اگر در مورد روایت مستقیم ابننوح از محمد بن بحر رُهنی سجستانی (د پیش از 330 ق) به سبب فاصلۀ زمانی طولانی (نزدیک به 80 سال) میان مرگ آن دو (نک : نجاشی، 384؛ قس: ابنحجر، 5 / 89) و نیز در مورد استماع وی از احمد بن حمدان قزوینی در 342 ق به جهت احتمال افتادگی واسطه (نک : طوسی، رجال، 449؛ قس: نجاشی، 373)، تردید روا داریم، باز استماع او از ابوعبداللـه محمد بن احمد صفوانی در 352 ق در بصره و مکاتبه با حسین بن علی بزوفری در همان سال (همو، 59) میتواند در تخمین دورۀ زندگی وی به کار آید.
ابننوح براساس سندی در الغیبۀ طوسی (ص 240) برای تحصیل و استماع حدیث سفری به مصر داشته است. همچنین از برخی محدثان مقیم بغداد، مانند ابوغالب زراری، ابن قولویۀ قمی و ابن داوود قمی که هر سه در 368 ق درگذشتهاند، ظاهراً بهطور مستقیم روایت کرده است (نجاشی، 302، 344، 385). نجاشی که احتمالاً وی را در بصره ملاقات کرده است، ضمن توثیق و تأکید بر اتقان وی در روایت، او را فقیهی بصیر به حدیث خوانده و از وی به «استاذنا» و «شیخنا» تعبیر کرده و چنانکه از عبارتش بر میآید از او بهرۀ علمی بسیار برده است (ص 86). همو در مواردی دیگر (ص 82، 373، جم ) به ذکر نظرات رجالی ابننوح پرداخته و او را مورد اعتماد دانسته است. طوسی نیز با اینکه تصریح میکند که ابننوح را از نزدیک نددیه بوده، نقل کرده که وی در مسائل کلامی دارای نقطهنظرهایی خاص همچون قول به رؤیت خداوند بوده است؛ با این حال همو ابننوح را در حدیث «واسع الروایة» خوانده و توثیق کرده است (رجال، 456، الفهرست، 37). از مشایخ ابننوح باید محمد بن علی ابن بابویه قمی، حسن ابنحمزۀ طبری، احمد بن محمد بن یحیی عطار، ابوالحسن علی بن بلال مهلبی، محمد بن علی بن فضل بن تمام، احمد بن ابراهیم بن ابی رافع، احمد بن جعفر بن سفیان بزوفری، حسین بن علی ابنبابویۀ قمی و نیایش محمد بن احمد بن عباس را نیز نام برد (نجاشی، 59-60، 112، 131، 283؛ طوسی، رجال، 508، الغیبة، 226). از میان شاگردان و روایتکنندگان وی به غیر از نجاشی میتوان از حسین بن ابراهیم قمی یاد کرد که طوسی به واسطۀ او از ابننوح روایت میکند (همان، 178، جم ). تاریخ درگذشت وی دانسته نیست، ولی به نظر میآید که در 408 ق، سال ورود طوسی به بغداد، هنور در قید حیات بوده و تألیف الفهرست طوسی چندان فاصلهای از وفات او نداشته است (نک : همو، الفهرست، 37).
آثـار
ابن نوح آثار بسیاری داشته که اخبار الوکلاء الاربعة یا اخبار الابواب معروفترین آنهاست. این کتاب مورد استفادۀ بسیار طوسی در الغیبة واقع شده و یکی از معدود منابعی است که اطلاعات با ارزشی دربارۀ دورۀ غیبت صغری و نواب چهارگانه و نیز در مورد کسانی که خود را باب امام غایب (ع) میدانستند، به دست میدهد (نک : نجاشی، 87؛ طوسی، الغیبة، 178، جم ؛ نیز نک : ابنطاووس، 521-522، که روایتی از طریق ابننوح در خصوص مسائل غیبت نقل کرده است). ابن نوح در این کتاب بیش از هر چیز روایات مسائل غیبت نقل کرده است). ابن نوح در این کتاب بیش از هرچیز روایات ابن برنیّه هبةاللـه ابن احمد کاتب را که از شیوخ وی بوده، اساس کار خود قرار داده است (نجاشی، 440؛ قس: طوسی، همان، 226، جم ). از دیگر آثار اوست: التعقیب و التعفیر؛ القاضی بین الحدیثین المختلفین؛ المصابیح، در ذکر روایتکنندگان هر یک از ائمه (ع) و نیز کتابی در تکمیل تألیف ابن عقده در خصوص اصحاب امام صادق (ع) که ظاهراً مفصل بوده و مورد استفادۀ نجاشی قرار گرفته است (نجاشی، 86-87، 137، جم ؛ طوسی، الفهرست، 37؛ برای آثاری از او در فقه، نک : همانجا).
شایان ذکر است که ابننوح ضمن وصیتی اجازۀ روایت بسیاری از آثار امامیه را به نجاشی داده و همین اجازۀ مورد استفادۀ نجاشی در جای جای رجال (مثلاً 102، 112) قرار گرفته است. ظاهراً ابن نوح تألیفی نیز در فهرست آثار امامیه داشته که نجاشی از آن بهره گرفته و به واسطۀ او بسیاری از آثار سلف را روایت کرده است، بهطوری که میتوان ابننوح را یکی از حلقههای مهم در زنجیرههای روایت کتب پیشین امامیه بهشمار آورد (نک : همو، 26، جم ). طوسی در الفهرست (همانجا) یادآور شده است که آثار ابن نوح همگی به صورت پیشنویس بوده و از آنها چیزی باقی نمانده است. با اینهمه، چنانکه پیشتر گفته شد، همو در الغبیة (تألیف ح 447 ق) از روایات وی بهره برده است (مثلاً 215، جم ). اندک بودن اطلاعات دربارۀ ابننوح موجب شده تا ابن شهر آشوب در معالم العلماء (ص 22) چیزی بر گفتههای طوسی نیفزاید و حتی علامۀ حلی (ص 18، 19-20) و ابن داوود حلی (ص 33، 424) جنین تصور کنند که شخص مورد نظر طوسی در الفهرست و رجال غیر از شخص مذکور در رجال نجاشی است.
مآخذ
ابن حجر احمد بن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، 1331 ق؛ ابن داوود حلی، الرجال، به کوشش جلالالدین محدث، تهران، 1342 ش؛ ابن شهر آشوب، محمد ابن علی، معالم العلماء، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1380 ق / 1961 م؛ ابن طاووس، علی بن موسی، جمال الاسبوع، تهران، 1330 ق؛ طوسی، محمد بن حسن، رجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1380 ق / 1961 م؛ همو، الغیبة، نجف، 1385 ق؛ همو، الفهرست؛ به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانۀ مرتضویه؛ علامۀ حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1381 ق / 1961 م؛ نجاشی، احمد بن علی، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، 1407 ق.